به گزارش سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، آیت الله العظمی سبحانی در نوشتاری زوجیت در جهان گیاهان و زوجیت عمومی در همه موجودات جهان را از منظر قرآن مورد بررسی قرار داده است که در ادامه تقدیم می شود.
«...وَمِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِى الَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِى ذلِكَ لآيات لِقَوم يَتَفَكَّرُونَ». (1)
و از همه ميوه ها جفت آفريد، روز را با تاريكى شب مى پوشاند، در اين كار براى گروه متفكر نشانه هايى(بر قدرت خداوند و وجود تدبير در جهان آفرينش) وجود دارد.
يكى از رازهاى عظمت قرآن و دلايل اعجاز اين كتاب آسمانى، «نهايت ناپذيرى» آن است به اين معنا كه استفاده و بهره بردارى بشر از آن، هرگز به پايان نمى رسد و همواره همگام با زمان پيش مى رود و هر چه بشر در گشودن رازهاى طبيعت و تسخير قله هاى علم و دانش، پيروزتر مى گردد، حقايق نوترى بر او از آيات قرآن آشكار مى گردد. تو گويى قرآن به سان يك اقيانوس ژرف و ناپيدا كرانه اى است كه با هيچ قدرت به ژرفاى آن نمى توان رسيد و با هيچ نيرويى نمى توان مرغ انديشه بشر را در كرانه هاى آن به پرواز درآورد و يا به سان جهان هستى است كه هر چه دانش ها و بينش ها وسيع تر گردد رازهاى نهفته آن تجلى بيشترى مى يابد.
قرآن در اثر داشتن حالت «نهايت ناپذيرى» از اقامه هر نوع دليل بر ارتباط خود با مبدأ نامتناهى بى نياز است و از كتابى كه از ناحيۀ خداى بزرگ براى هدايت و راهنمايى جهانيان تا روز رستاخيز فرستاده شده است جز اين انتظار نمى رود.
زوجيت در جهان گياهان
يكى از مسائل قابل توجه كه در قرن اخير مورد بحث واقع و سرانجام پرده از روى آن برداشته شده است، موضوع زوج بودن گياهان بلكه تمام موجودات جهان طبيعت است. براى بشر عصر رسالت چنين موضوعى اصلاً مطرح نبود و درباره آن كوچك ترين آگاهى نداشت؛ ولى قرآن مجيد با اصرار كم نظيرى درباره زوج بودن همه موجودات جهان آفرينش سخن گفته و براى ايجاد انگيزه در مسلمانان تا مسأله را از راه علمى مورد بررسى قرار دهند به طور مكرر از آن ياد نموده است.
مفسران پيشين نه تنها در اين آيات دقت شايسته مقام قرآن را انجام نداده اند، بلكه آيات مربوط به زوج بودن نباتات و كليه موجودات آفرينش را طورى تفسير كرده اند كه فقط با علوم و آگاهى هاى محدود آن زمان تطبيق مى نمود. قرآن مجيد درباره زوجيت گياهان با بيان قاطع و روشن چنين مى فرمايد: «اَوَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنا فِيها مِنْ كُلِّ زَوج كَريم». (2) آيا به زمين نمى نگرند كه در آن جا از هر جفت زيبا و ارزنده اى رويانده ايم؟.
درباره زوج بودن تمام موجودات جهان آفرينش با صراحت مى فرمايد: «وَمِنْ كُلِّ شَىء خَلَقْنا زَوجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ». (3) از هر چيزى يك جفت آفريديم تا شما به عظمت جهان آفرينش و قدرت آفريننده آن پى برده و متذكر گرديد.
قرآن با اين كه به خردمندان دستور مى دهد در آفرينش جهان تفكر بيشترى نمايند(4) و يكى از نشانه هاى بندگان خدا را تأمل فراوان و عميق در آيات خلقت مى داند(5) با اين وجود از جانب مسلمانان در اين حقيقت قرآنى، كه خود يكى از معجزات علمى قرآن است و پژوهشگران به اين راز دست يافته اند، دقت كافى به عمل نيامده است.
گروهى، آياتِ مربوط به زوجيت تمام كاينات را از طريق مركب بودن هر چيزى از جوهر و عرض و يا ماده و صورت تفسير نموده و افزوده اند كه هدف از يادآورى زوج بودن اشيا، توجه دادن بشر به اين است كه فرد مطلق، كه هيچ نوع تركيبى در آن نيست، فقط خداست. (6)
برخى گفته اند كه مقصود از زوج بودن گياهان همان اصناف و انواع مختلف است و در حقيقت لفظ زوج و ازواج در اين موارد، به معناى اصناف و انواع مى باشد(7) در صورتى كه معناى حقيقى زوج، جفت بودن است و اگر به دو صنف و يا دو نوع مختلف، زوج گفته شود در واقع، مجاز است و گرنه در ميان اصناف مختلف يا انواع گوناگون، زوجيت به معناى واقعى وجود ندارد.
هم چنين زوجيت از طريق تركيب موجودات از جوهر و عَرَض تفسير بعيدى است كه نياز به دقت فلسفى دارد. گذشته از اين، صريح آيه «وَمِنْ كُلِّ شَىْء خَلَقْنا زَوجَينِ»؛ از هر موجودى جفت آفريديم؛ اين است كه هر چيزى كه جامه وجود پوشيده است، زوج و جفت مى باشد در صورتى كه بنابراين تفسير، خود جوهر و يا عَرَض به تنهايى فرد است و زوج نيست.
بررسى لفظ زوج از نظر لغت
لفظ «زوج» در زبان عربى به چيزى گفته مى شود كه معادل و لنگه دارد؛ مثلاً به هر يك از زن و مرد مى گويند: «زوج». چنان كه قرآن در مقام خطاب به آدم چنين مى فرمايد: «...اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوجُكَ الْجَنَّة». (8) تو با زوج (همسر) خود در بهشت سكنا گزين.
اگر قرآن موقع بيان زوجيت موجودات جهان، لفظ زوج را «تثنيه» آورده و مى فرمايد: «وَمِنْ كُلِّ شَىْء خَلَقْنا زَوجَيْنِ» (9) از همه چيز زوج و جفت آفريديم؛ براى اين است كه در اين زبان به هر يك از دو چيزى كه جفت است، زوج مى گويند و لذا در بيان ريشه انسان ـ كه نر و ماده است ـ باز اين لفظ را تثنيه آورده و مى فرمايد: «وَانَّهُ خَلَقَ الزَّوجَيْنِ الذَّكَرَ وَالأُنْثى». (10) اوست كه نر و ماده را آفريد.
* تاريخ پيدايش نظريه زوجيت در گياهان
از دير زمانى بشر به وجود جنس نر و ماده در ميان درختان پى برده بود. حتى در نقاط خرماخيز اين مسأله روشن بود كه اگر نطفه نر را روى قسمت ماده نپاشند، نخل ثمر نمى دهد؛ ولى هرگز نمى دانستند كه اين قانون، قانونى عمومى است و همه گياهان، نر و ماده دارند و تلقيح و گردافشانى آن ها، به وسيله باد و يا حشرات و احياناً به طور مصنوعى انجام مى گيرد. (11)
نخستين كسى كه اين حقيقت علمى را به وضوح تشريح كرد، دانشمند معروف سوئدى، شارل لينه (1707ـ 1787) بود. وى همواره نباتات را دوست مى داشت به خصوص كه يكى از نوشته هاى گياه شناس فرانسوى، سبابستن وايان به دستش افتاد و علاقه مند شد كه دربارۀ اسرار نباتات تعمق كند و براى اوّلين بار نوعى تقسيم بندى بر اساس آلت نر و مادگى طرح ريزى كرد و از آن فايده بزرگى برد؛ زيرا بلافاصله در دانشگاه «اويسال» مقامى براى او معين كردند. (12)
اين حقيقت امروز يكى از مسلّمات جهان علوم و در درجه مسائل حسى قرار گرفته و جزئيات آن روشن گرديده است. شما نيز مى توانيد با بررسى ساختمان يك گل، به حقيقت آن پى ببريد.
* زوجيت عمومى در همه موجودات جهان
تحقيقات علمى بشر پيرامون ماده جهان به اين جا منتهى شده بود كه ماده نخستين جهان موجودات، موجودى ريز و نشكن به نام «اتم» است و همه جهان، جز تركيبات گوناگون اين ذرات چيزى ديگرى نيست. ولى موفقيت اخير دانشمندان در شكستن اتم پرده از روى رازى برداشت و ثابت شد كه هر يك از ذرات، خود داراى اجزاى ريزى هستند و هر اتمى مركب از دو جزء است: يكى «الكترون» (ذرات گردنده اتم كه بار منفى دارند) و ديگرى «پروتون» (هسته مركزى كه بار مثبت دارد) و بر اثر داشتن اين دو بارِ مختلف و به اصطلاح «ناهمنام» كشش و جاذبه عجيبى ميان اين دو جنس مخالف حكمفرماست كه بى شباهت به جاذبۀ جنسى ميان دو جنس مختلف نيست.
در روز نزول قرآن هرگز امكان نداشت اين حقيقت علمى را، جز با بيانى كه در قرآن وارد شده است، ذكر نمود. (13)
در پايان تذكر اين نكته لازم است كه قرآن در آيه مورد بحث، ميوه ها را زوج معرفى كرده در حالى كه در آيات ديگر گياهان را ـ آن طور كه بيان شد ـ معرفى نموده است.
اين تعبير ظاهراً به خاطر آن است كه پيدايش هر ميوه از تركيب دو نطفه نر و ماده گياه است؛ زيرا ميوه چيزى جز محصول آميزش نر و ماده نيست. ممكن است اين جمله معناى ديگرى نيز داشته باشد، كه علم در آينده آن را ثابت كند.
پاورقی:
(1)- رعد، 3.
(2)- شعراء، 7.
(3)- ذاريات، 49.
(4)- آل عمران، 191.
(5)- فرقان، 73.
(6)- راغب، مفردات، ص 216.
(7)- كشاف، ج2، ص 304 در تفسير آيه «...فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَبات شَتّى...» طه آيه52.
(8)- بقره، 35.
(9)- الذاريات 49.
(10)- نجم 45.
(11)- حشرات از عوامل مهم گرده افشانى هستند و سبب بارور شدن بسيارى از گل ها و گياهان مى شوند. حشرات براى استفاده از دانه گرده و شهد گل ها، وارد آنها مى شوند و در موقع رفتن از گلى به گل ديگر، دانه هاى گرده اى را كه به كرك هاى تن آنها چسبيده روى كلاله ها مى نشانند. اگر مانع شوند كه حشرات به بعضى از گياهان نزديك شوند، آن گياهان اساساً ميوه و دانه نمى دهند.
(12)- تاريخ علوم، ص 35.
(13)- براى توضيح بيشتر ر.ك: قرآن و آخرين پيامبر.
منبع: کتاب: قرآن و اسرار آفرينش، آیت الله العظمی سبحانی، ص 112-107